علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

غروب در جمکران

غروب بیست و یکم ماه رمضان در مسیر قم به تهران گذشت تا لحظات اذان مغرب در مسجد مقدس جمکران سپری شود. جای شما سبز خنکای نسیم شبانگاهی و افطار مسافران روزه دار در گوشه گوشۀ این صحن مقدس بسیار زیبا و روحانی می نمود. و زیباتر و روحانی تر از آن ما بودیم که به تقلید از مادرمان که این بار با ایشان همراه شده بودیم مهر و تسبیح و حتی کتاب دعا برداشته بودیم و به سبک مادربزرگ هایی که آن جا نماز می خواندند بر صندلی ها نشستیم و آن چنان عبادت می کردیم و کتاب دعایمان را می خواندیم و تسبیح می گفتیم که هر چقدر رها نامی به دوستی با ما اصرار ورزید و خودش را هلاک نمود ما از نیایش مان غافل نشدیم و زیباتر آن که دم به دم به سوی مادرمان که در حال نماز ب...
29 خرداد 1396

شش سال قمری با علیرضا خان

تولد قمری شش سالگی اینجانب علیرضا خان در نیمۀ ماه مبارک رمضان و با دعوت از خان دایی محسن مان و نیز دوست عزیزمان یاسمین بانو که حالا یک داداش کوچک هم دارد، برگزار شد.     همه میهمان های ما و یک نفر عکاس که مادرمان باشد پشت دوربین     و هنرنمایی های ما و خان دایی محسن مان در عکاسی و سوژه سازی     نمونه ای دیگر از سوژه سازی       و ما در کنار یاسمین بانو در حال سوژه سازی پایان شش سال قمری مان در حالی می گذرد که به تاریخ شمسی این رویداد تاریخی نیز چند صباحی بیش نمانده است و ما که دارای مادری هستیم که همه عمر در حال دویدن و...
27 خرداد 1396
1